این شرح بی نهایت و هدف گم شده
🔶امروزه در چنین ایامی ،تب و تاب کنکور جامعه ایران را فرا می گیرد و شهر ما نیز به تبع آن دانش اموزان را در اوج استرس های پایانی سال قرار می دهد و آنها را وارد مسیری می کند که بیشتر خانواده ها،معلمان و مشاوران برایشان ترسیم می کنند تا خود دانش آموزان.
🔶اینکه دانش آموزی باید رویاهای نداشته والدینش را تحقق ببخشد و دکتر ها و مهندس های خانواده ها را رقم بزند ،بهایی جز نابودی دانش آموزانمان را نخواهد داشت.
🔶از آن سو داشته ایم ، دانش اموزی را که علیرغم تمایل به الکترونیک و استعداد در زمینه الکترونیک به اجبار پدر در رشته تجربی گام می گذارد، بی آنکه علاقه به طبابت داشته باشد.آن سو تر دانش اموزی در اثر فشار روحی خانواده و معلمان و مدرسه به یکباره در سر کلاس و درس دچار تشنج شده و نیمی از تنش فلج می شود.دانش آموز دیگری در رقابت با یک کنکوری دیگر
از فامیلشان،تمام سالهای شیرین تحصیل خود را به زندانی عذاب آور تبدیل می کند و دانش آموزی فقط برای لجاجت با والدین، خود را در مسیری ناهموار گرفتار می کند که به ناکجاآباد می انجامد.
🔶همه این مقوله پر رنج را در نگاه و منش و رفتار افرادی می بینیم که در طول تحصیل با دانش آموز سر و کار دارند.
🔶والدین نخستین افراد درگیر در این راه هستند ،چرا که بیشترین فشار را برای هدایت آنها به رشته تجربی دارند. تا در نهایت پزشک شوند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! در مرحله بعد،معلمان به دلیل فقدان آگاهی از بازار کار رشته ومزیت های آن ،نمی توانند راهنمایی مناسبی را به دانش آموزان بدهند.در گام بعد،این مسولین مدارس و اداره آموزش و پرورش هستند که با کشیدن خطوط نانوشته برای والدین و اینکه آمار را به نحوی که خودشان می خواهند ارایه می دهند،دانش اموزان را قربانی رشته ها و مدارس می کنند، بی آنکه دانش آموز علاقه ای به رشته یاد شده داشته باشد و بتواند شغلی مناسب را بدست آورد.
🔸و در نهایت مشاوران صرفا بر اساس معیارهای کپی شده از منابع غربی و یا با معیار استخدام دولتی و….،دانش آموز را، بی آنکه علاقه ای در موضوع مورد نظر داشته باشند به هدف های خود خواسته، سوق می دهند.مثلا دانش آموز دختری رابدون آگاهی از محل خدمت آینده او، روانه دانشگاه می کنند ،در حالیکه محل خدمت آینده او هیچ تناسبی با روحیات،توانمندی جسمی و مذهب او ندارد و در نهایت پس از پرس و جوی والدینش و آگاهی از رشته و محل خدمت، عطایش را به لقایش می بخشند و با انصراف از دانشگاه آینده ای مبهم را برای او رقم می زنند.
🔶فرجام سخن انکه مسولین اداره آموزش و پرورش و مدارس و معلمان و مشاوران با اگاهی کامل برای دانش اموزان تصمیم سازی کنند.و والدین بر اساس علاقه دانش اموزان و با آگاهی کامل انها را حمایت کنند و صرفا بر اساس شنیده ها و مقایسه دانش آموزان و چشم و هم چشمی ،دانش آموزان را تحت فشار و استرس روانی قرار ندهند، که نه تنها به روح و روان و سلامت دانش اموزان آسیب خواهند زد. بلکه با اینکار در آینده آنها را به افراد ناراضی از محیط کار، غیر خلاق و ناتوان مبدل کرده، که اثرات نامطلوب آن نه تنها آنان، بلکه جامعه را هم گرفتار خواهد کرد.