1404/08/12
حقیقت پنهان نمی‌ماند

کلاه سرمان گذاشتند یا کلاهمان را برداشتند


در خبرها آمده است که پرواز دوم فرودگاه گناباد برقرار می شود. در حالیکه شهرستان مجاور در تدارک پرواز دوم فرودگاه خود می باشد،ما به دنبال احقاق حق خود برای نماینده ای هستیم که بیست و پنج سال مطالبه داشته‌ایم و بیش از شش مجلس و دولت ما را سر دوانده اند تا به تصویب رسیده و حالا که تصویب شده،کاسه چه کنم ،چه کنم دست گرفته‌ایم که حق خود را بستانیم.

بی شک نماینده منطقه ما در همه ادوار بویژه در چند دوره اخیر که فردوس و طبس تفکیک شده‌اند کفش آهنین دارد که می تواند حوزه به این بزرگی را رفع و رجوع کند.

ارتباط باپنج فرماندار و پنج امام جمعه و بیش از ۱۱ شهردار و بیش از پانصد اداره و تلاش برای حل مشکلات بیش از پانصد اداره در منطقه ،آیا نایی برای اقدامات جدید می گذارد؟

از رباط پشت بادام تا گردنه افقو و از دوست‌آباد تا تپه تاغ و از چاه تریخی تا کجه و چاهنو خودش ،نیازمند یک خدم حشم هم‌اندازه ملک محمود سیستانی است تا نماینده مجلس،ان هم در استانی که بدیهاتی مانند پست برق و آب دریای عمان را باید طلب کنی نه آیتم های توسعه ای مانند جاده که برای آن نیز، سر منطقه ما کلاه گذاشته اند.

فرض کنید شما دست خانواده را گرفته اید و با ماشین شخصی از سرایان شروع کرده وبه فردوس آمده اید و سپس به بشرویه و از آنجا به ارسک و دیهوک و سپس به طبس رفته اید و در نهایت به عشق آباد سفر کرده اید.بی شک شما یک سفر خسته کننده داشته اید.حال نماینده این منطقه برای اطلاع از اوضاع منطقه نمایندگی خود باید چنین سفر سخت و ملال آوری داشته باشد.

چه شد که شهرستانهای دیگر به دنبال پرواز دوم فرودگاه خود و ایستگاه راه آهن هستند و مسولین شهر ما، بدیهیات را از پایتخت و استان طلب می کنند؟

کجا به خطا رفته‌ایم که اینچنین در مطالبات به بدیهیات افتاده ایم.ما تاوان کدام گناه نابخشوده را می پردازیم؟

آیا به سهم خود برای انقلاب و جنگ تحمیلی، بها پرداخت نکرده ایم؟

آیا فرزندان فردوس ،سرداران رشید این مملکت نبوده اند و نیستد؟

آیا پای کار انقلاب در فتنه ها نبوده ایم؟

آیا نظام پشتش به فردوس و مردم فردوس گرم نیست؟

بی شک گواراترین خاطرات مقام معظم رهبری از فردوس در سال ۴۷ و ۶۷ بوده است.بیشترین شهید و آزاده و جانباز را فردوس به نسبت جمعیت خود، تقدیم کرده است و در هر مناسبتی فردوس تابلو زینتی استان و سند افتخار آن بوده است.

پس یکی به این مردم نجیب و زحمتکش بگوید،که گناهشان چیست که چنین تاوان نامهربانیها را می پردازند؟ و اگر شایسته تقدیر هستند ،چرا تقدیر نمی شود،

چرا تریبون های رسمی که برای هر موضوعی خط و نشان می کشند ساکت شده اند. چرا مردم نا امید و نا امیدتر می‌شوند و چرا فردوس هر روز بیشتر مورد بی مهری و نامهربانی قرار می گیرد.آقایان تریبون دار جواب دهید.یاحق

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین خبرها