علامه دکتر محمد حسین فاضل تونی
فاضل تونی سال ۱۲۸۸ قمری در فردوس (تون) خراسان و در یک خانواده روحانی به دنیا آمد.از همان عهد کودکی، آثار بزرگی از چهره اش هویدا بود. قدرت حافظه و حدت ذهن و سرعت فراگیریاش به حدی بود که تحسین و تعجب همگان را برمی انگیخت. چندی نگذشت که در همان زادگاهش سرآمدِ قرآن شد و افراد متمکن، فرزندان خود را برای تحصیل یا مباحثه به خدمتش می فرستادند. چون به ۱۷ سالگی رسید، دیگر محیط محدود «تون» را برای خود کوچک یافت و ناچار برای استفاده از محضر اساتید بزرگ، وطن و خاندان را ترک کرده و به مشهد مقدس عزیمت کرد و برای ادامه تحصیل در آن جا رحل اقامت افکند و در مشهد، در مدرسه نواب به درس مطول مرحوم «ادیب نیشابوری اول» حاضر می شد. در محضر درس ادیب رسم بر این بود که به طور نوبتی طلبهها از کتاب مطول میخواندند و استاد به تشریح مطلب خوانده شده میپرداخت. وقتی نوبت شیخ محمدحسین رسید و قرائت کرد بسیار مورد توجه استاد قرار گرفت و وی را تشویق نمود به طوری که از آن پس ملقب به فاضل تونی شد.شش سال در مشهد مقدس ماند و با جِد و جهد و هوش و حافظه سرشار خود از محضر استادان بزرگ آن خطه بهرهها برد. آن گاه به همراهی مرحوم شیخ محمد – که بعدها در اصفهان به «شیخ محمد حکیم» معروف شد و طالبان حکمت قدیم را از محضر پربرکت خود بهرهمند ساخت – به جانب دارالعلم اصفهان رهسپار گشت تا به تحصیل فلسفه و حکمت و تکمیل فقه و اصول بپردازد.
اصفهان در آن هنگام مهد علم و دانش بود و بازار علوم دینی و فلسفی رونقی بسزا داشت. قریب دو هزار و پانصد طلبه پرشور و با حرارت در حوزههای مختلف علمی آن شهر مشغول استفاده بودند و برخی از آنان مانند مرحوم «آیت الله بروجردی» بعدها به بالاترین مدارج علمی نایل آمدند. در اصفهان با شیخ محمد، حجره محقری گرفتند و مدتی با هم به مباحثه و تحصیل پرداختند. در ماههای اول ورود به اصفهان، چون غریب و بی آشنا بودند و شهریه کافی نداشتند، از لحاظ معیشت بسیار در مضیقه به سر می بردند.
بسیار اتفاق می افتاد که مرحوم استاد، غذای کافی برای رفع گرسنگی نمی یافت و اگر می یافت، از نان و ماست، یا نان و پیاز، یا نان و پنیر تجاوز نمی کرد. مکرر می فرمود: «سالی در مشهد مقدس (یا اصفهان) که مشغول تحصیل بودم، در ماه مبارک رمضان آن سال فقط سه سحر با نان و ماست به سر بردم، و بقیه را بر اثر تنگدستی با نان و پیاز. ولی صفای باطن و لذت روحی و معنوی را در همان سال یافتم» علامه فاضل تونی مدت یازده سال در اصفهان ماند و جز به تحصیل، مباحثه، تدریس، عبادت، ریاضت و تهذیب نفس به کاری نپرداخت و همیشه خود می فرمود: «بهترین ایام دوران عمر من، ایامی است که در اصفهان گذراندهام!».
فاضل تونی، به علت حافظهٔ حیرتانگیزش، احتیاج به یادداشت کردن نداشت و بسیار کم دست به قلم میبرد. به این دلیل آثار مکتوب او محدود است و بیشتر یادداشتهای دانشجویان او، به صورت کتاب درآمده و حواشی مختصری بر آثار عرفانی و فلسفی نوشتهاست. از جمله آثار او، جزوه صرف، تعلیقه بر شرح فصوصالحکم، کتابهای صرف و نحو و قرائت، ترجمهٔ متون سماع طبیعی، منتخب قرآن و نهجالبلاغه، منتخب کلیله و دمنه عربی و وفیات الاعیان، جزوه منطق، حکمت قدیم و الهیات را میتوان نام برد.فاضل تونی در تهران درگذشت و در مقبره شیخان قم نزدیکی حرم فاطمه معصومه به خاک سپرده شد.
«روحش شاد و یادش گرامی باد »
کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر فردوس